• وبلاگ : فرياد بر تو اي عشق
  • يادداشت : شايد...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 29 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام

    سپاس که بر ويرانه دل ما صفا هديه کردي

    مطلب زيباييست

    آريا سرگشته ترين
    در خطت تا دل به جان در بسته‌امچون قلم زان خط ميان در بسته‌ام
    ني که از خطت زبانم شد ز کارزان چنين دايم زبان در بسته‌ام
    آشکارا خون دل بگشاده‌امتا به زلفت دل نهان در بسته‌ام
    چون جهان آراي ديدم روي توچشم از روي جهان در بسته‌ام
    نيست در کار توام دلبستگيزانکه در کار تو جان در بسته‌ام
    گفته‌اي در بند با من تا به جاناين چه باشد بيش از آن در بسته‌ام
    گفته‌اي در بند با من تا به جاناين چه باشد بيش از آن در بسته‌ام
    تا بلاي ناگهان ديدم ز هجررخت رحلت ناگهان در بسته‌ام
    هم دل از عطار فارغ کرده‌امهم در سود و زيان در بسته‌ام

    + سالي 

    راستي كتاب مائده هاي زميني اندره زيد را حتما برات در اولين فرصت ايميل خواهم كرد.

    اگر كتاباي خوب ديگه اي هم به نظرم رسيد برات ميفرستم

    يا علي

    + سالي 

    سلام

    با خوندن كامنتت متوجه شدم كه انسان والايي هستي

    خيلي خوبه

    ميدوني واقعا تا در نهاد ادمي چيزي موجود نباشد هرگز چيزي رادرك نخواهد كرد

    راستش خيلي سعي كردم

    البته سعي من از لحاظ فكري است

    متاسفانه قبول دارم شرايط دنياي واقعيت انطوري كه بايد باشد نيست

    خب انكار واقعيات ادم را به تباهي ميكشاند

    ولي خب اين هم نبايد باعث بشه كه ما تسليم به جبرواقعيت شويم

    خداييش خود من هم گاهي كاسه صبرم لبريز ميشه وحس....اما فقط يك مدت كوتاه طول ميكشه

    چرا كه اخرش اصل خودم را پيدا ميكنم

    خب عزيزم نبايد توقع داشت

    منم سعي كردم با كمترين توقعات از زندگي راهم را ادامه بدهم

    من مطمئنم كه تو مطالب را خوندي ونظر دادي ولي به خيلي از افرادي كه نوشته هامو تحسين ميكنند اطمينان ندارم كه مطلب را درست خونده باشند

    اميدوارم هركجا كه هستي موفق باشي

    حس ميكنم يك چيزي در وجود هردوتايمان مشترك است؟؟؟

    البته نميدانم چيست ولي هرچه هست نيك است

    برايت ارزوي سعادت وسربلندي دارم

    رابطه من با همه كساني كه حس عشق وعلاقه به انان دارم رابطه اي پاك است

    رابطه اي ماورايي است

    مرا اگر ظرفيت بيشتري حتما با تمام وجودم به انان خدمت ميكردم ولي خب ادميم ومحدود در ظرف حال

    زمان ومكان جزيي از روزمره ماست
    + سالي 

    دلم ميخواد يك درد دل هم برايت بكنم :

    هميشه با خودم فكر ميكردم كه يك روزي انسان بزرگي ميشم ويا نويسنده ويا شاعر ويا ....بزرگي ميشم

    ولي همه چيز شدم وهيچي نشدم؟؟؟

    البته به حب داشتن دوستان خوبي كه در زندگي دارم خود را بزر بالاي ديوار صداقت عشق ميبينم

    همين ما را بس است مريم جان

    خدا هم كه ستاره شبهاي تار من است

    خدا هم كه همه چيز من وتوست

    از من چه ميماند جز احساسي پاك جز دلي ساده

    باور كن من فقط همين دوچيزم واگر چيز ديگري در من باشد ارزشي ندارد....

    ببخشيد زياد حرف زدم....اخه من قرار بود از زمين وزمان جلو بزند اما.................

    فراموش نكن تا فراموشت نكنند.

    يا علي

    خب پس نگو كسي وجود ندارد

    انديشه هاي پاك و....وجود ندارند

    من هم شايد بد باشم

    شايد

    اما هيچكدام روزي بد نبوديم

    همه يك روزي معصوم بوديم

    شايد حالا سياه باشيم ويا شده باشيم ويا احيانا بعدا بشويم

    اما يك روزي سپيد بوديم

    حرف زياده عزيزم مريم جان

    شايد من كسي نباشم كه بتونه بگه

    اما كساني هستند

    .........................................

    راستي اپ كردم

    ميتوني قدم رنجه كني وسر بزني خوشحال ميشم نظر واقعيتو بگي

    يا علي

    عزيزم

    زندگي علي رغم همه نامراديهايش همه زشتيهايش سرشار از خداست

    خود من .....شايد من لبريز خدا نباشم

    اما همه انچه كه بر من خوب گذشته است از خداست

    خوبي وجود دارد

    بدي وجود دارد

    همه چيز در اين عالم وجود دارد

    همه انچه را كه در اين عالم تو ببيني هست وجود دارد

    به هر آنچه كه بينديشي وجود دارد

    دنيا هيچ نيست جز انچه كه اتفاق مي افتد

    وهيچ چيز اتفاقي نمي افتد جز انچه كه در درون خود ميپنداري

    پندار ادمي ذات زندگيست

    خب سرنوشت تشكيل شده ز 1- انديشه ادمي وعمل ادمي

    2- انچه كه روزگار براي ادمي رقم ميزند

    تا انجا كه در گرو تفكر وعمل ماست ما مسوليم

    اما در انجا كه روزگار حاكم ما از مسوليت مبراييم

    خب پس هرانساني بايد از خويش بپرسد كه تقصير چه كسي بود ؟؟

    1- خودم

    2- يا روزگار

    بازم سلام

    چون قول دادم اومدم درست سر وقت

    گفتم با حرف ميام اومدم

    اومدم نه براي اينكه قيامت به پا كنم نه مريم جان

    من فقط اومدم تا بگم كه:

    تنها يكي از هزاران نگرش ممكن در رويارويي بازندگيست.نگرش خود را بجوي .(اندره ژيد)

    شايد من پاك نباشم اما انديشه پاك وجود دارد

    دلهاي پاك وجود دارند

    شايد تو نشناسي

    اما من خيلي انديشه خيلي دلهاي پاك ميشناسم

    من خاك پاي همشونم

    اره هست

    عزيزم

    قبول دارم

    قبول دارم زندگي همون جام زهريست شبيه همون شراب تلخيه كه شاعر ميگه وما مجبور به نوشيدن انيم

    البته خب شراب اگر حرام است اگر نجس است ولي تو نميتوني زيبايي رنگ قرمزشو ناديده بگيري

    رنگ شراب زيبايي خيره كننده خودشو داره مگه نه

    خب زندگي هم علي رغم تلخيها وامتحانات وسختيهاش زيبايي خودشو داره

    من نوعي بدبخت مفلوك با تمام حقارتم وكوچكيم و....به اين حقيقت ايمان دارم كه عينك منفي نگري نبايد بر چشم گذاشت

    دنيا زيباست

    زشتيهاي ان تقصير ماست


    احمد هرگز دوست نداشت رنج رفتن دوستانش را ببيند. او هميشه به جمله‌ي «همينگوي» ايمان داشت: «هركسي كه مي‌ميرد ذره‌اي از وجود توهم با اوست. پس هرگز نپرس، ناقوس ساعت مرگ كه را مي‌نوازد. ناقوس ساعت مرگ تو را مي‌نوازد.»

    البته ببخشيد

    حسابي جا داره با هم بحث كنيم

    چه بحثي؟؟؟

    خب مشخصه گفتي كه هيچ انديشه اي پاك نيست

    به نظرم با اون وبلاگي كه اسمش سرزمين روياست ارتباطي داري

    خب كلمه خيانت هم توش زياد به كار رفته بود....

    اما منتظرم باش

    الان فشارم او.مده پايين يك كم سرگيجه به سبك فيلم سرگيجه الفرد هيچكاك گرفتم

    ميام منتظرم باش البته نميخواد اب وجارو كني

    شام هم نميخواد زحمت ميفتي عزيزم

    ما درويشان با نان وابي سيرميشيم

    امشب

    يا علي


    سلام

    من خوبم تو خوبي

    سلام

    قبول دارم اين پست تو عجيب

    ولي خوب ميخوايم ديگه

    خداجون ..............

    ايول

    خوشم اومد خيلي خيلي

    سلام مطلبتون جالب بود. وابستگي و دلبستگي به اوني که هميشه هست و قادر مطلقه هر دو مطلوبه.

    به من هم سر بزنيد خوشحال مي شم.التماس دعا


     <      1   2