سلام

کجايي؟؟

نيستي من وبلاگ جديدمو راه انداختم ولي تو نيستي؟؟؟

منتظرتم

يا علي

اي عشق بر من حکومت کن

اين اسم وبلاگ منه خوشحال مي شم سر بزنيد و نظر بديد

در ضمن دارم داستان دنباله دار مي نويسم نظر شما در هر چه بهتر شدن داستان کمکم مي کنه

منتظر حضور سبز ما هستم[گل]

واقعا راست ميگي

وابستگي

يا

دلبستگي

يه مرز خيلي کوچيک و حساس بينشون هست که بايد خيلي زيرک بود تا با هم اشتباه گرفته نشه

مريم خانم سلام

چطوري خوبي ؟؟؟

ممنونم که به يادم بودي

جالب بود

ممنونم که خبرم کردي

منتظر حضور بعديت هستم

راستي کم پيدا شدي ، تو کدوم آسمون پر مي زني ؟

و راستي واسه عيد من يه هديه دارم که بعد ميزارم بيا ببين

يه جمله از گوته ميزارم حتما شنيدي ولي خيلي زيباست بهش فکر کن

سعي کن چيزي رو که دوست داري بدست بياري و گرنه مجبوري به چيزي که به وجود آمده علاقمند شوي

شاد باشي و شادي آفرين

دل خيلي زود ميشكنه شكستنيه حواست باشه ها

دلي خيلي زود سياه ميشه اخه مثل پارچه سفيد ميمونه كه زود چرك ميشه

دل مثل خودت گل مريمه كه خيلي زود پژمرده ميشه يادت باشه ها

مريم گل عزيز

دست خدا ميسپارمت اميدوارم وقتت را بيهوده با من نگذرونده باشي

برايت ارزوي موفقيت ميكنم هركجا كه هستي

خب حرف زياده اما حكايت همچنان باقيست

يا علي

باور كن از همينكه از دور باهات صحبت كردم برايم زيبا بود

هيچي مثل اينجور نوشتن ودرددل كردن منو ارام نميكنه

خب همينه خوشبختي

زندگي من الان همينه

الان من 15 دقيق است كه دارم بي هيچ وقفه اي براي تو مينويسم خب واسه من همينه خوشبختي

ورسالت من هم شايد همين باشد

راستي من دوست دارم معلم بشم مثلا اين يكي از روياهامه

خب شايد تا هيچوقت به عنوان معلم جايي استخدام نشم ولي حداقلش اينه كه توي دلم توي زنمدگيم واقعيم مثل الان دارم معلمي ميكنم

خب حالا چه من معلم بشم چه نشم

شايد الان پيش خودت فكر كني سالي چه ادم مغروريه چقدر از خود راضيه

نه عزيزم نه

من فقط به خودم ياددادم خودمو دوست اشته باشم

اين من نيستم ...اين حس پاك درونمه

اين من نيستم كه داره الان مينويسه

من در اخرت براي هركلمه اي كه الان براي تو تايپ ميكنم بايد جوابگو باشم

خب منم چون اينو ميدونم سعي ميكنم از همون حقيقت دلم بنويسم

دل قطره اي از خداست وكه وديعه در وجود خاكي ما نهفته است

دل را بايد احتياطش كنيم تا سياه نشه

خب حالا برسيم سر نقد هروتامون

خب هم من اشتباه ميكنم وهم تو

انسان نبايد از زندگي بترسه چون همون خدايي كه توي اخرت هست توي اين دنيا هم هستش

انسان نبايد از اخرت بترسه چون همين خدايي كه توي اين دنيا هست توي اون دنيا هم هستش

پس ديگه ترس واسه چي؟؟؟

حالا ديدي ببين كدوم يكي از حرفهام منطقي نيست

البته خب عزيزم نميشه ترس را انكار كرد

نميشه اشتباه را انكار كرد

اما ميشود اشتباه را كم وكمتر كرد

ميشه بر ترس ها غلبه كرد

منم ادمم ضعيفم در مقابل سرنوشت اما حقيقت دلم منو ياري ميكنه

اين حقيقته كه بين ما ادمها تفاوت قايل ميشه

كه از قضا اسلام بهش گفته تقوا

خب تقوا از حس حقيقت جويي ويگانگي روح ودل بشر مياد

پس هميشه در دلت ادم خوبي باش تا به همه چيز برسي

من خودم گفتم كه دوست داشتم نويسنده بزرگي بشم اما خب بزرگ نشدم البته به قول چارلي شايد هنوز اخرش نشده

ويك روزي در اخر بشم

ولي چيزي كه الان منو ارام ميكنه اينه كه حداقل عزت نفس وشخصيتي را براي خودم درست كردم كه دوست داشتم داشته باشم

تو هم ميتوني با فكر كردن با روياهات به اون برسي

الان مجال اثبات اينكه ادم به هرچي فكر كنه به اون برسه برام نيست

اگه خواستي دونه به دونه برات ثابت ميكنم

به هرحال هر ادمي يك نقطه عاشق وزيبا داره

غفلت كردم

تنها يك لحظه كافي بود

براي اسير شدن فقط يك بار اگاهانه غفلت كردن كافيست

انسان وقتي كه از روي عدم اختيار وعدم اگاهي غفلتي انجام ميدهد محكوم به شكست نخواهد شد زيرا خداوند تنهايش نميگذارد

اما وقتي انسان خود با دستاي خود خويش را به اتش ميكشد خواهد سوخت

وقتي انسان از روي اگاهي اشتباهي انجام ميدهد ديگر از دست كسي كاري ساخته نيست

يادم مي ايد شبهاچقدر از هجوم تنهايي ميناليدم

حتي رزوهايم هم از تنهايي سرشار از ياس وبي روحي بود

وچنين وچنان

الان مدتهاست كه ميسوزم اما انگار پاياني ندارد

راهي براي برگشت نيست

من دگر نميتوانم

گذشته بر نميگردد

اينده اتفاقي نيست

اينده .....

راهي براي برگشت نيست

بايد تااخر اين شكست رفت

بايد اين بازي را به ناكامي تمام كرد

چه زشت ونازيباست تلخي دنيا

البته نبايد فراموش كرد كه تلخ تر از اين تلخي تنهايي نام دارد

از اين پريشاني راهي بيرون نيست

ميخواهم كه از اين بن بست بيرون روم اما نميتوانم

ادمي نميتواند

ما دلم داريم نميتوانيم

من خالي از عشقم

سلام مريم گلي

خوبي؟تو کجا بودي دختر؟ خيلي نگرانت بودم...وبلاگت که خراب بود

الان خوبي؟ حالت چطوره؟