عشق
خدا....
برایم واژه ای نامفهوم بود
وقتی اشک های یتیمی را دیدم
وروح خسته ی پیرزنی را
خدایا این چه تقدیریست که این چنین رقم خورده
هنوزهم کودکی گل فروش سر چهارراه ایستاده
وگل هایی که روزی
می خشکند
یه سوال ازتون داشتم امیدوارم همه ی کسانی که به وبلاگم سر میزنن جوابم رو بدن
عشق چیه؟
چیکار کنیم که عشق کسی رو باور نکنیم؟
اصلا میشه کسی رو که یه روزی واسش میمیردی و با وجود اون نمیتونیستی آهنگ غمگین رو گوش کنی
رو فراوموش کنی؟
اصلا میشه فراموش کرد؟؟؟