سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فریاد بر تو ای عشق

سال نو مبارک

سلام  دوستان گلم که منو  تو این سال تحملم کردین البته خبر دارم میاین و نظر نمیزارین عیبی نداره حلالتون کردمامیدوارم سالیپر  از نعمت و دوستی و بدونه نامردی  پشت سر بزارین قدر هم دیگه رو بدونین و البته از همه مهم تر نظر یادتون نره وگرنه میام اونجا میزنمتون بگذریم تا سال بعد خداحافظ

 

                                                  سال نو مباک باد    


بااااااران

بارانی مورب

       در نیمروزی آفتابی

هیچ اتفاقی نیفتاده است

       تنها تو رفته ای

اما من

       قسم میخورم که این باران

بارانی معمولی نیست

       حتماً

جایی دور

       دریایی را به باد دادند


انتضار

قول بده که خواهی آمد

       اما هرگز نیا

اگر بیایی همه چیز خراب میشود

        دیگر نمیتوانم

اینگونه با اشتیاق به دریا و جاده خیره شوم

        من خو کرده ام

به این انتظار

        به این پرسه زدن ها درکوچه ها و خیابان ها

اگر بیایی

         من چشم به راه چه کسی بمانم


از بزرگان بیاموزیم

سیرل برت،روانشناس انگلیسی میگوید:

ما به کمک نماز میتوانیم وارد انبار بزرگی از نشاط عقلانی شویم که در شرایط عادی یارای وصول بدان را نداریم

ویکتور هوگو نویسنده ی بزرگ وخالق رمان مشهور بینوایان مینویسد:

سینه ای که از ذکر خدا خالی باشد چون محکمه ای است که قاضی در آن وجود نداشته باشد.


از بزرگان بیاموزیم

سیرل برت،روانشناس انگلیسی میگوید:

ما به کمک نماز میتوانیم وارد انبار بزرگی از نشاط عقلانی شویم که در شرایط عادی یارای وصول بدان را نداریم

ویکتور هوگو نویسنده ی بزرگ وخالق رمان مشهور بینوایان مینویسد:

سینه ای که از ذکر خدا خالی باشد چون محکمه ای است که قاضی در آن وجود نداشته باشد.


از بزرگان بیاموزیم

سیرل برت،روانشناس انگلیسی میگوید:

ما به کمک نماز میتوانیم وارد انبار بزرگی از نشاط عقلانی شویم که در شرایط عادی یارای وصول بدان را نداریم

ویکتور هوگو نویسنده ی بزرگ وخالق رمان مشهور بینوایان مینویسد:

سینه ای که از ذکر خدا خالی باشد چون محکمه ای است که قاضی در آن وجود نداشته باشد.


از بزرگان بیاموزیم

سیرل برت،روانشناس انگلیسی میگوید:

ما به کمک نماز میتوانیم وارد انبار بزرگی از نشاط عقلانی شویم که در شرایط عادی یارای وصول بدان را نداریم

ویکتور هوگو نویسنده ی بزرگ وخالق رمان مشهور بینوایان مینویسد:

سینه ای که از ذکر خدا خالی باشد چون محکمه ای است که قاضی در آن وجود نداشته باشد.